+حسین حسین سلمان ...
#بچه_شیعه_های_اینستاگرام_نخوانند...
#جبهه_ی_شمال_حلب...
#جبهه_ی_شمال_اینستاگرام....
#استوری
#story
.
.
+ممد!
-بلع داداش
+اینستاگرامتو به روز کردی؟
-اره چطور؟
+این قضیه استوری چیه اون بالا اضافه شده؟
-اووو پسر،از دنیا چقد عقبی
خیلی باحاله...
معمولا عکس های روزانشونو میزارن
البته معموولا😉
به درد ما که خیلی میخوره!
+چرا؟
-اون زیر میبینی میتونی کامنت بدی واس عکس طرف
.
+اره
-خب اگه اونجا کامنت بدی میره تو دایرکتاش!
ما قبلا کلی خودمونو میکشتیم بریم دایرکت یکی ک چجوری سر صحبتو با طرف باز کنی و خلاصه ....
.
اما الان مثلا واسه عکسش نظر میزاری
خود بخود سر صحبت وا میشه 😉😄
بقیش هم که خودت واردی!!
.
+عجب! چقد خوب
تو هم اوستااا شدیااا ناقُلا
-چه کنیم داش
تازه من تو این استوریه قیافه چنتا از فالورامو دیدم...
اولین بار عکسشونو گذاشتن!!
مثلا تو پستاشون حیا میکردن نمیذاشتن ولی اینجا انگار خصوصی تره و ....
خلاصه فضای خیلی بهتری ساخته واس .......
.
.
.
.
.
+حسین حسین سلمان
(فیشششش)
حسین حسین سلمان
(فیشششش)
حسین جان ما تو شمال حلب گیر افتادیم...
آتیش دشمن خیلی سنگینه...
(فیشششش)
بچه ها یکی یکی دارن پر پر میشن...
شما کجایین پس؟
(فیشششش)
اینجا نیرو کمه ...
کسی صدامو میشنوه؟؟؟
(فیشششش)
.
.
-بگوشم...
(فیشششش)
سلمان ماهم اینجا درگیریم...
داد نزن از اون طرف بیسیم...
(فیششش)
اینجا...
تو سنگرای دیجیتالی گیر افتادیم...
(فیشششش)
جبهه ی شمال اینستاگرام...
نیروهامون دارن خودشون خودشونو
شهید...
نه ببخشید ساقط میکنن...
(فیشششش)
زود بازیو باختن سلمان جان...
خیلی زود....
با یه عکس...
(فیشششش)
اگه میتونینیرو بفرست برامون...
طرف صحبت فقط با خانوم ها نیست...
متاسفانه هر دو طرف رعایت نمیکنیم...
اما...
خواهر من شما باید بیشتر رعایت کنی...
میدونی چرا؟
یاد حرف یه بزرگی میفتم که خیلی سنگینه...
میگفتن دختر شیعه ناموس امام زمانه...
این روزا وقتی واسه ناموس آل الله و قضایای شام گریه می کنیم...
یخورده هم واس ناموس شیعه و این قضایای مجازی ناله بزنیم...